آب صاف است و زلال
پر شتاب از بالا
سر به زیر از بارش
رو به سوی صخره
شکند مالامال
آب جاریست به رود
زندگی با او بود
ماهی کوچک من
بسته به گهواره خود
گل سنگی
دایما تاب
به ناز آید خواب
ماهی کوچک من
قصه ایام
به پیغام
فرستاد به دریا
که، من اینجا شورم
من ز مادر
دورم
پر شتاب از بالا
سر به زیر از بارش
رو به سوی صخره
شکند مالامال
آب جاریست به رود
زندگی با او بود
ماهی کوچک من
بسته به گهواره خود
گل سنگی
دایما تاب
به ناز آید خواب
ماهی کوچک من
قصه ایام
به پیغام
فرستاد به دریا
که، من اینجا شورم
من ز مادر
دورم
اسکنبیل

Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen