درویشم و درویشم
با بال و پر وخویشم
هفتاد و دو ملت را
در نزد خدا پیشم
افتاده به جان من
ساقی، می و ساغر
آهنگ خدا دارم
برگشته ام از کیش ام
شاید که، تو می بایست
داد من مسکین را
از کون ومکان گیری
در ساحل غم ریشم
ای دادرس خوبان
خوبان جهان آرام
ساحل تو به من بنما
دستی به سر کیش ام
کیش ام = مات، درجا مانده ، بدون راه پیش و پس
با بال و پر وخویشم
هفتاد و دو ملت را
در نزد خدا پیشم
افتاده به جان من
ساقی، می و ساغر
آهنگ خدا دارم
برگشته ام از کیش ام
شاید که، تو می بایست
داد من مسکین را
از کون ومکان گیری
در ساحل غم ریشم
ای دادرس خوبان
خوبان جهان آرام
ساحل تو به من بنما
دستی به سر کیش ام
کیش ام = مات، درجا مانده ، بدون راه پیش و پس
اسکنبیل