درویشم و درویشم
با بال و پر وخویشم
هفتاد و دو ملت را
در نزد خدا پیشم
افتاده به جان من
ساقی، می و ساغر
آهنگ خدا دارم
برگشته ام از کیش ام
شاید که، تو می بایست
داد من مسکین را
از کون ومکان گیری
در ساحل غم ریشم
ای دادرس خوبان
خوبان جهان آرام
ساحل تو به من بنما
دستی به سر کیش ام
کیش ام = مات، درجا مانده ، بدون راه پیش و پس
با بال و پر وخویشم
هفتاد و دو ملت را
در نزد خدا پیشم
افتاده به جان من
ساقی، می و ساغر
آهنگ خدا دارم
برگشته ام از کیش ام
شاید که، تو می بایست
داد من مسکین را
از کون ومکان گیری
در ساحل غم ریشم
ای دادرس خوبان
خوبان جهان آرام
ساحل تو به من بنما
دستی به سر کیش ام
کیش ام = مات، درجا مانده ، بدون راه پیش و پس
اسکنبیل

1 Kommentar:
روزگاری افتخاری داشتیم سرزمین بر قراری داشتیم سرزمین کوروش و اقلیم بارس با زبان خالص و شیرین فارس تا که روزی با عربها جنگ شد ریشه ی اسلام در فرهنگ شد گرمی اتشکده از یاد رفت قدرت ایرانیان بر باد رفت ای اهورایی زبان را بسته ای از چه با اهریمنان بنشسته ای سنت و فرهنگ نابودی گزید ........ تا که باشد وضع ایران این چنین کی ببوسم تربت ایران زمین؟ روز خوش را چشم ایرانی ندید بلکه روزی رستمی اید بدید@};-
Kommentar veröffentlichen