دنبال آرزو دویدم و هرگزندیدمش
در جستجوی او دویدم و هرگز ندیدمش
رفتم به کوه و جنگل و صحراها و دره ها
در یاد او دویدم و هرگز ندیدمش
رفتم به سرگذشت هزارن سپیده دم
همسوی او دویدم و هرگز ندیدمش
گفتند گریه کن که، به اشکت شکایتی است
با اشک رو دویدم و هرگز ندیدمش
گفتند می بخور که، درون خم است او
خم را سبو کشیدم و هرگز ندیدمش
گفتند ناله کن کنار گلی سفید
گل را به بو کشیدم و هرگز ندیدمش
گفتند بی خیال که، او رفته از جهان
نبشستم و نگو کشیدم و هرگزندیدمش
اسکنبیل
در جستجوی او دویدم و هرگز ندیدمش
رفتم به کوه و جنگل و صحراها و دره ها
در یاد او دویدم و هرگز ندیدمش
رفتم به سرگذشت هزارن سپیده دم
همسوی او دویدم و هرگز ندیدمش
گفتند گریه کن که، به اشکت شکایتی است
با اشک رو دویدم و هرگز ندیدمش
گفتند می بخور که، درون خم است او
خم را سبو کشیدم و هرگز ندیدمش
گفتند ناله کن کنار گلی سفید
گل را به بو کشیدم و هرگز ندیدمش
گفتند بی خیال که، او رفته از جهان
نبشستم و نگو کشیدم و هرگزندیدمش
اسکنبیل

Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen