ای هم زبان من
کو آن فروغ درخشان سبز و سرخ
تا گُرزند تمام وجود کثیف را
کو آن شهاب سنگ
تا بشکند استخوان حریص را
کو گردباد تندو تناور
تا بر کند زریشه وجود کثیف را
مام وطن سکوت کن که، تاریخ می رسد
ما مرده تو زنده
خواهی چشید
شادی خرمی حدیث را
اسکنبیل
من و اسکنبیل هر دو زاده بیابانیم. او را به خاطر مقاومت و سازگاریش با همه نداریهای بیابانها دوست دارم و در بیابانهای زندگی ام آموخته ام. این اشعار برای اولین بار سروده شده است و برگرفته از کتابی یاکسی نیست
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen